عصر آدینه 14 اسفندمان در سال 1394 هم بعشق جشن عاطفه ها به کارگردانی خدا کلید خورد… این یک محفل غریبانهو بدور از تبلیغات و خبررسانی بود تهیه کنندگان خیرین گمنام اما نام آشنایی بنیاد نیکوکاری شروین روبن زاده پشت صحنه بودند…خدا میزبان این غنچه ها بود
همه ای این کودکان ؛ توسط
دست های نامرئی درمعمای درون کادوهای عیدانه …
درفکر وخیال بودند
سرپرستان مرد صفت که هم مادر وهم پدر بودن را دراین فیلم واقعی نمایش میدادن هم به این زیبایی ؛ طعم غیرت میداد…
امروز روز قشنگی بود…
روزی بود که من خدارا میتوانستم ببینم…
راستی جای شما هم….
خالی بود