مرگ درد مشترک ماست!

گشتي در يك بنياد نيكوكاري كه خدماتش كمي متفاوت از ديگر موسسات خيريه است.سوگ درماني و حمايت از افراد داغدار هدف اصلي مديران اين بنياد است.

مرگ درد مشترك ماست!

سمانه رحيمي

"اين عكس پسرمه، نوزده سالش بود. از دانشگاه دماوند برمي گشت كه تصادف كرد و رفت." اين را كه مي گويد صورت رنگ پريده اش از فشار بغضي كه چيزي نمانده بتركد،سرخ مي شود.رديف دوم نشسته و هي وسط حرف زدن دست پريناز دخترش را آرام توي دست مي گيرد و سعي مي كند با خنده،بغضي كه توي صورتش جمع شده را پنهان كند اما نمي تواند."من سر ستيز با همه داشتم.غيرقابل كنترل بودم.كسري من هم مثل شروين خانم روبن زاده از دنيا رفت.سخت است.اينجا اما همه هم دردند.همين آدم را آرام مي كند." آرام تكيه مي دهد به صندلي و موبايل را توي دستش جابجا مي كند.انگار همين او را آرام مي كند و مثل مسكني است براي كنترل اشك هاي بي پايان يك ساله اش؛همين كه هي صفحه نمايش موبايل را روشن كند و آرام شود.صفحه نمايشي كه يك سال است تبديل شده به قاب عكسي ثابت براي تصوير كسري.

سال 82 شروين روبن زاده در يك حادثه رانندگي از دنيا رفت.رفتن شروينبراي خانواده روبن زاده با وجود همه سختي هاي غيرقابل توصيف فقدان پسر يكي يكدانه شان،شروع يك زندگي تازه بود.دوره جديدي از زندگي كه ياد شروين را وارد تك تك لحظه هاي كار و زندگيشان كرد."بعد از مرگ شروين من اصلا باورم نمي شد بتونم زندگي كنم.شب قبل از مرگ شروين با هم حرف مي زديم.مي گفت دلم مي خواهد يك بنياد نيكوكاري داشته باشم.چند وقت بعد از حادثه تصميم گرفتيم آرزويش را عملي كنيم." پيگيري آرزوي شروين نتيجه اش شد موسسه اي كه امسال هفتمين سال تولدش را جشن مي گيرد.موسسه اي كه كار اصلي اش سوگ درماني است و قرار است آرام كند خانواده هايي كه امثال شروين از ميانشان پر كشيده و سخت است برايشان باور اين سفر كردن ها.

پايان يك ماموريت

چهارشنبه عصر است و از همان دم در بنياد نيكوكاري "شروين روبن زاده" آدم ها ايستاده اند و با هم گپ مي زنند.چهارشنبه ها روز كلاس –يا به قول خود اعضاي بنياد جلسه ديد و باز ديد عمومي-است.بيرون موسسه باران حسابي از خجالت همه درآمده و جمعيت را به پاگرد كوچك طبقه اول بنياد كشانده.جلسه طبقه دوم ساختمان،در يك اتاق بزرگ و پر از صندلي برگزار مي شود.همه با هيجان زياد با هم خوش وبش مي كنند.سر و صدا با صداي آقاي كيايي از اعضاي هييت مديره موسسه فروكش مي كند.جلسه هر هفته با ابياتي كه آقاي كيايي مي خواند شروع مي شود و بعد از آن است كه سر حرف باز مي شود.هر كس از عزيزي مي گويد كه رفته و غمي كه او را به اين موسسه رسانده.عزيزي كه به قول خودشان "ماموريت زميني" اش به پايان رسيده.

ته سالن نشسته و با ته لهجه اي كه دارد آرام و با لبخن تعريف مي كند."پسرم هجده سال و نيم داشت و تازه دانشجو شده بود.همراه زن برادرش براي ديدن برادرش به كرمان مي رفت كه تصادف كرد و فوت كرد.عروسم هم قطع نخاع شد."حرفش كه تمام مي شودآرام نگاه مي كند.لبخندش تمامي ندارد اما از فاصله چندمتري هم مي شود غمي كه پشت اين لبخند جريان دارد را حس كرد.

مادر بهروز مي گويد كه روزهاي بعد از نبودن او را نمي توانسته باور كند."گاهي فكر مي كردم بعد از نبودنش حتما ديوانه مي شوم.چند وقتي تو بيمارستان بستري بودم.گاهي خانه خودم را گم مي كردم در حالي كه شرايط سني ام طوري نبود كه اين قضيه عادي باشد." يك دوست مادر بهروز را اينجا كشانده و همين جلسات گروهي و مشاوره هاي مختلف او را به شرايط عادي بازگردانده و حالا خودش يكي از خيرين اين مركز است."واقعا به اينجا  وابسته شده ام چون خيلي چيزها آموخته ام.اينجا جايي است كه من واقعا خدا را بهتر از قبل شناختم."

اين درد تلخ مشترك

مادر بهروز و مادر كسري كه از خودشان حرف مي زنند كم كم يخ بقيه هم آب مي شود."من اوايل كه همسرم را از دست داده بودم كفر مي گفتم.مي گفتم كدام خدا؟اصلا نمي توانم حال بدم را توصيف كنم.چند وقت قبل از اين اتفاق صداي مشاور آدرس اين بنياد را به من داده بود و بعد از مرگ همسرم ديگر مرتب به اينجا آمدم." خانم اكرامي هم همسر كوهنوردش را كاملا ناگهاني از دست داده و در همان روزهايي كه شرايط روحي بسيار بدي داشته وارد اين بنياد شده.او مثل باقي افراد با كمك آدم هاي بنياد شروين،اين روزها را پشت سر گذاشته و حالا خودش يكي از فعالان جلسات چهارشنبه هاست.جلسات چهارشنبه ها پر از موردهايي مثل خانم اكرامي فرد.زن ها و مردهاي پير و جواني كه به دنبال حرف زدن با هم دردهاي خودشان به اينجا كشيده شده اند و بعد از حل شدن مشكلشا در بخش هاي مختلف موسسه مشغول كمك كردن هستند.خانم جواني كه مرگ پدرش اوضاع روحي اش و به دنبال آن زندگي شخصي اش را تا مرز نابودي برده بود.زني كه يك روز مي فهمد همسري كه سالم به سفر آمريكا رفته ديگر نمي تواند پيش او برگرددو...

مرگ فقط جسمي نيست

جلسه در حال تمام شدن است كه سعيد خودش شروع به حرف زدن مي كند.سخت حرف مي زند و معلوم است كلي با خودش كلنجار رفته تا بتواند اين چند كلمه را بگويد ."همه اينجا از عزيزاني كه از دست داده اند صحبت كردند اما به نظر من مرگ فقط جسمي نيست و مي تواند روحي هم باشد.خود من يكي از كساني بودم كه دچار مرگ روحي شده و حتي دست به خودكشي زده بودم.از يك خانواده درب و داغون وارد اينجا شدم و واقعا يك زندگي دوباره را تجربه كردم.اينجا مي تواند به آدم هايي كه مرگ روحي داشته اند هم كمك كند." سعيد آرام وبا سر پايين صحبت مي كند و هراز چند گاهي نگاهي شرمگينانه به خانم روبن زاده مي اندازد.خانم روبن زاده هم از اين ور كلاس آرام مي گويد:"سعيد پسرخوانده من است.من از اين پسر خوانده ها زياد دارم.بنياد شروين پر است از افرادي كه چند سالي خانواده جديد من را ساخته اند."

اينجا فقط عشق و انسانست مهم است

شهره روبن زاده و همسرش بعد از مرگ شروين به قول خودشان به فكر ساخت مدرسه،مسجدو... افتادند اما باز هم حال بد خودشان بعد از اين اتفاق،آن ها را به اين فكر انداخت كه مركز نيكوكاريشان را به جايي براي همه افراد سوگوار تبديل كنند.

هدف بنياد "شروين روبن زاده" براي سال هاي بعد چيست؟

ما اين بنياد را با تمركز بر موضوع سوگ درماني راه انداختيم و تمام تلاشمان هم اين است كه بتوانيم همين قضيه را گسترش بدهيم و افراد بيشتري را با اين بنياد و خدمات آن آشنا كنيم.هدف بزرگ ترمان هم كه جهاني كردن بنياد است.

فكر مي كنيد بتوانيد به جهاني شدن برسيد؟

از روي كه ما اين كار را شروع كرديم واقعا همه چيز به صورت معجزه آسايي درست شد و به همين خاطر من به ادامه اين راه اميدوارم.من يهودي هستم اما بسيار به امام رضا(ع) اعتقاد دارم و معتقدم كه خود ايشان خيلي جاها كمك كردند.من واقعا افتخار مي كنم كه در اين بنياد با خانواده سادات و شهدا به خوبي و خوشي با هم كار مي كنيم و در واقع فقط عشق و انسانيت است كه براي ورود به اينجا اهميت دارد.

علاوه بر قضيه سوگ درماني خدمات ديگري هم ارايه مي دهيد؟

بله ما چندين خانواده و كودك بي سرپرست را تحت پوشش داريم و در مواقع مختلف كمك اي مالي و كالاهايي را براي افراد بي بضاعت در نظر مي گيريم.اگر مشكل خريد خانه يا پرداخت ديه داشته باشند تا جايي كه توانايي مالي خودمان و خيريني كه با اينجا همكاري دارند اجازه بدهد كمكشان مي كنيم.يكي ديگر از كارهاي ما بيمه كردن افراد بيمار و يا كم بضاعت است.خودمان مداركشان را مي گيريم و آن ها را بيمه مي كنيم.خدمات ديگري هم مثل انواع كلاس هاي هنري و كارگاههاي فرهنگي داريم.در ضمن خانم شريفي كه اتفاقا معلم كلاي اول شروين بوده هم مسول آموزش درسي به بچه هاي ابتدايي و راهنمايي است كه همراه خانواده هايشان به ما مراجعه مي كنند.

براي افرادي كه براي دريافت خدمات سوگ درماني اينجا مي آيند چه كارهايي مي كنيد؟

اولا كه معمولا خود ما يا آقاي فروزان رخ –از اعضاي هييت مديره-به عنوان افرادي همدرد آن شخص هستيم با او صحبت مي كنيم.معمولا در اين صحبت ها مشخص مي شود كه آن فرد در چه وضعيت روحي به سر مي برد.اگر به جلسات روان شناسي بيشتري نياز داشت طبقه بالاي مركز روان شناسي است كه با ما همكاري مي كند.اين مركز خدماتش را براي افراد بي بضاعت رايگان اعلام كرده و در حالت عادي هم هزينه كمتري نسبت به جاهاي ديگر دريافت مي كند.در ضمن هر چهار شنبه هم جلسات گروهي داريم كه همه جمع مي شوند و هر هفته يك استاد داريم كه در مورد موضوع خاصي صحبت مي كند.

گروه درماني بايد گسترش پيدا كند

دكتر منير بيگلربيگي-روان شناس باليني و استاد دانشگاه –يكي از افرادي است كه چند سالي است با بنياد شروين همكاري دارد وخانم دكتر اقدامات بنياد شروين را يكي از بهترين فعاليت ها براي كنترل آسيب هاي روحي بعد از سوگ مي داند.

نمونه هاي مشابه بنياد شروين در سطح دنيا داريم؟

راستش من زياد در سطح بين المللي اين موضوع اطلاعي ندارم اما سازمان بهزيستي اخيرا در طرح محب-مشاوره حمايتي در بلاها-خدماتي تقريبا به همين شكل را به بعضي افراد ارايه مي دهد.مثلا در شهرهايي كه دچار بلاهاي طبيعي مي شوند و در مورد افراد خاصي مثل كودكان ،زنان آسيب ديده و...البته در مناطقي كه احتمال آسيب وجود دارد اين خدمات قبل از وقوع حادثه به افراد داده مي شود.

اطرافيان بايد سوگوار را در كدام يك از چهار مرحله براي جلسات مشاوره بياورند؟

اگر تحمل دريافت حادثه براي شخص ممكن نباشد بهتر است در همان مراحل اول و در واقع در همان روزهاي اول بعد از مرگ عزيز،او را پيش يك روانشناس ببرند.

رفتارهاي اطرافيان فرد سوگوار براي شما مشكل ساز نمي شود؟

چرا خيلي زياد،مثلا ما بارها به اطرافيان مي گوييم كه فرد سوگوار بايد در همه مراحل و مراسم عزاداري حضور داشته باشد.سر مزار برود.حتما گريه كند.اما متاسفانه گاهي اگر طرف مقابل كودك و يا مريض باشد اين اتفاق را از آن ها مخفي مي كنند و باعث به وجود آمدن شرايط روحي بدتري مي شوند .

اينكه فرد در همه مراسم شركت كند گاهي باعث بدتر شدن رفتارش نمي شود؟

نه اصلا،اين ها باعث مي شود فرد مرحه انكار و خشم را بگذراند و وارد مرحله پذيرش بشود.ما حتي گاهي مي گوييم آلبوم عكس فردي كه مرده را بساورند و با هم آن ها را نگاه مي كنيم.همه اين ها باعث مي شود فرد اين مرگ را باور كرده و وارد مرحله بحراني اندوه نشود.

اين عكس العمل هاي بعد از مرگ تا چه مدتي عادي است؟

تا شش ماه قضيه طبيعي است اما اگر اين مدت بيشتر شود حتما بايد تحت درمان قرار بگيرد.

فعاليت هاي مركزي مثل بنياد شروين مي تواند براي افراد سوگوار موثر باشد؟

قطعا،يكي از بهترين خدماتي كه بنياد شروين ارايه مي دهد گروه درماني است.در اين روش افراد در درون يك گروه كه همه با هم همدرد هستند خودشان را تخليه كرده و صحبت مي كنند.همين باعث مي شود بهتر با قضيه كنار بيايند. به نظر من بايد روي اين روش گروه درماني در سطح كشور بهتر و بيشتر حتي كار شود.

چهار خوان بعد از سوگ

افرادي كه نمي توانند از دست دادن اطرافيان خود را به راحتي قبول كنند معمولا بعد از مرگ از چهار مرحله متوالي عبور مي كنند.مراحلي كه عبور از همه آن ها نبايد بيشتر از شش ماه طول بكشد.

1-مرحله انكار :

معمولا همان ساعات اول و حتي در بعضي موارد روزهاي اول،فرد مورد نظر اصلا قضيه را باور نمي كند.معمولا در مواردي كه مرگ مغزي پيش مي آيد اين مرحله نمود بيشتري دارد. به همين خاطر هم هست كه خانواده ها معمولا با اهداي عضو موافقت نمي كنند .چون قضيه مرگ عزيزشان را باور ندارند و آن را انكار مي كنند.

2-مرحله خشم :

بعد از اينكه مرگ را پذيرفت به دنبال باعث و باني قضيه مي گردد.اگر هم مرگ بر اثر تصادف يا سكته ناشي از يك جر و بحث طولاني بوده باشد ديگر نور علي نور است.هر چه خشم دارد بر سر طرف مقابل خالي مي كند.

3-مرحله غم :

در اين مرحله كه از دو مرحله قبلي كمي طولاني تر است شخص دچار اندوه مي شود.اين انده ممكن است با عكس العمل هاي شديدي هم همراه باشد و گاهي حتي خود را مقصر مرگ متوفي بداند.

4-مرحله پذيرش :

در اين مرحله ديگر شخص با قضيه مرگ كنار مي آيد و آن را باور مي كند.

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان شریعتی - روبروی ملک - خیابان شهید باقری شبستری - شماره71

تلفنهای تماس: ۸۸۱۴۸۴۴۰  - ۸۸۴۳۵۲۴۰ فکس : ۸۸۱۴۸۴۴۱   واتساپ : 9123010772 98+

کدپستی: 1613635791

آدرس وب سایت: www.bonyadeshervin.com 


آدرس پست الکترونیکی: info@bonyadeshervin.com 

اینستاگرام : bonyad_shervin_robenzadeh@

تلگرام : https://telegram.me/bonyadeshervin