کسی به ما نیاز ندارد ما نیازمند کمک به دیگرانیم

کسی به ما نیاز ندارد ما نیازمند کمک به دیگرانیم” عنوان گزارش روزنامه همشهری (محله) در تاریخ یکشنبه ۳۰تیرماه ۱۳۹۲شماره ۶۴۴

نقطه آغاز: از پایان یک زندگی شروع شد.خانواده ای تنها پسرشان را در ابتدای جوانی و شکوفا شدن دریک سانحه رانندگی از دست می دهند.ضربه روحی آنقدر بالاست که مادر خانواده توان ادامه زندگی را در خود نمی بیند.اعضای خانواده تصمیم می گیرند بزرگ ترین آرزوی جوان ناکامشان،شروین را بر آورده کنند و برای خوشحالی او موسسه خیریه ای با نامش تاسیس می کنند. موسسه ای که هزینه خریداری ملکی برای مکانش از پول دیه جوان تامین شده است…. و این آغاز راه بود.

امروز بعد از گذشت ۸سال این مرکز تعداد زیادی مددجو دارد و توسط مادر  شروین روبن زاده اداره می شود. برای بررسی اهداف و نحوه فعالیت موسسه با ” شهره کوهن “ هم صحبت شدیم.

خانم کوهن خیلی از افراد عزیزانشان را از دست می دهند اما سراغ بازگشایی خیریه نمیروند. چه شد که شما به این فکر افتادید؟

پسر من خیلی به کارهای عام المنفعه علاقه داشت. همیشه سعی می کرد حتی از پول تو جیبی اش مقداری را برای خیریه کنار بگذارد. حتی در زلزله بم حاضر شد و با وجود سن کمش به آسیب دیدگان کمک کرد.بعد از مرگ او من و پدرش تصمیم گرفتیم به نوعی راه وعقاید او را ادامه دهیم.به همین دلیل تصمیم به باز گشایی این موسسه گرفتیم.

دقیقا در این موسسه چه کارهایی انجام می دهید؟

پایه کاری این موسسه کمک های مادی و معنوی به خانواده های سوگ دیده است. مشاوره رایگان به خانواده های سوگ دیده از کمک های معنوی موسسه است که در کنار کمک های مادی صورت می گیرد.

لطفا کامل تر توضیح دهید. چرا باید فردی که یکی از عزیزانش را از دست داده به دنبال کمک و مشاوره بگردد؟

وقتی خانواده ای یکی از عزیزان نزدیکش را از دست می دهد به شدت دچار بحران می شود.برای مثال خود من زمانی که پسرم را در سن جوانی از دست دادم احساس می کردم دیگر ریسمانی برای چنگ زدن به آن ندارم.تنها از خدا می پرسیدم چرا این اتفاق باید برای من رخ دهد.اینجا بود که افرادی سراغ من آمدند و با صحبت کردن و مشاوره ،امید به زندگی را در من زنده کردند.مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که بعضی خانواده ها بضاعت مالی مناسبی ندارند و ما بعد از فوت عزیزانشان به آنها کمک می کنیم.

این افراد چگونه با موسسه روبن زاده آشنا می شوند؟

شاید یکی از انتقاداتی که به مجموعه ما وارد است،نبود تبلیغات است.ذکر خیر این مجموعه تنها سینه به سینه بین مردم گشته و باعث شده تا امروز یک بار هم دست خالی کسی را باز نگردانیم.

این کمک ها چگونه انجام می شود؟

معمولا سبد ارزاق تهیه می کنیم و در اختیار نیازمندان قرار می دهیم اما در این موسسه کمک هایی چون کمک هزینه تحصیلی، در مواردی پرداخت دیه ،خرید جهیزیه عروسان، اشتغالزایی، گرفتن حامی برای کودکان، پیش پرداخت خانه، بیمه و درمان رایگان انجام می شود.

این سبد کالاها در چه ایامی توزیع می شود؟

سعی می کنیم در فواصل زمانی کوتاه این سبد را عرضه کنیم اما در مناسبت ها حتما این اتفاق رخ می دهد. برای مثال در ماه مبارک رمضان سبد کالا داشتیم که به مددجویان عرضه کردیم و در روز میلاد امام حسن علیه السلام هم سفره افطاری داریم.

 این خدمات شامل چه کسانی می شود؟

هر کسی که به این موسسه مراجعه کند. افراد با ارائه برگه فوت برای خدمات سوگ از تمام امکانات ما بهره مند می شوند. دیگر هموطنان هم با مراجعه به اینجا و پر کردن فرم تحت پوشش ما قرار می گیرند.

اگر افرادی قصد سوء استفاده داشته باشند،چگونه متوجه می شوید؟

 ما گروه تحقیقی داریم که با ظرافت و به طور نا محسوس اظهارات متقاضی را بررسی می کنند و مددجو بعد از صحت صحبت هایش تحت پوشش ما قرار می گیرد. البته معمولا این کار آنقدر به صورت نامحسوس انجام می شود که افراد متوجه این تحقیقات نمی شوند.

وقتی کسی را که با دست خالی به شما رجوع کرده با دست پر به منزلش باز می گردانید،چه احساسی دارید؟

 من و همه افرادی که در اینجا خدمت می کنیم،بر این باوریم که اگر آدمی چیزی را به کسی می دهد حتما نیاز خودش است.ما اعتقاد داریم کسی به ما نیاز ندارد و این ما هستیم که به این کار ها احتیاج داریم،چرا که خداوند هیچ بنده ای را گرسنه نمی گذارد.ما برای نیاز خودمان این کارها را انجام می دهیم.

 در این مجموعه چند خیر فعالند؟

 تعداد آنها خیلی زیاد است اما برای تهیه ارزاق ۴نفر به طور دائم حضور دارند.

 بعضی خیران دوست دارند کمک هایشان در موارد خاصی هزینه شود.برای آنها چه تدبیری اندیشیده اید؟

 پول هایی که به اینجا واریز می شود، بنا بر نظر خیران در هر زمینه ای که بخواهند هزینه می شود. برای مثال ما خیری داشتیم که می خواست کمک هایش تنها برای سادات خرج شوند.ما این کمک ها را تا زمانی که سادات پیدا نکردیم،خرج نکردیم،چرا در برابر اعتماد مردم مسئولیت داریم.

 هر از چند گاهی در اخبار به گوشمان می رسد که فلان موسسه خیریه کلاهبرداری کرد.از این رو شاید اعتماد مردم به این موسسات کمرنگ شده باشد.شما چگونه با این موضوع کنار آمدید؟

 درست می گویید.خود من بارها شاهد این گونه خبرها بوده ام.بارها خیرانی روبه روی من نشسته اند و بینی و بین اللهی این مطلب را با من در میان گذاشته اند.تنها موضوعی که باعث شده موسسه خیریه شروین روبن زاده تا مشهد و غذای نذری امام رضا هم پیش رود،نام نیک این مجموعه و جذب سینه به سینه خیران است.

 مصداقی هم برای این موضوع دارید؟

 خانمی اینجا داریم که در حال تحصیل هستند و خیری هزینه تحصیلاتش را می دهد. این خیر تمام و کمال از ریز نمرات و چگونگی تحصیل فرزندش اطلاع دارد. یا افرادی که قصد دارند کودکی را به فرزندی قبول کنند ،میتوانند کودکشان را در اینجا ملاقات کنند و شاهد لبخندهایشان باشند.

کمک های نقدی مردم را چگونه از صدقات جدا می کنید؟

برای صدقات صندوق هایی را میان خانواده ها پخش کرده ایم که بعد از پر شدن آن را به ما تحویل می دهند اما کمک های نقدی شماره حساب جدا دارد.

 درباره طرح ” سوگ درمان دارد ” توضیح دهید؟

 این طرح قرار بود در بهشت زهرا دایر باشد. قرار بود این غرفه ها به طور رایگان مشاوره دهند. شاید باور نکنید اما مادرهایی هستند که بر سر مزار فرزندشان اتراق کرده اند و می خوابند. ما با چند تن از این مادران صحبت کردیم و توانستیم آنها را مجاب کنیم به زندگی باز گردند. این طرح متاسفانه به دلایلی در بهشت زهرا مسکوت ماند اما پیگیر آن هستیم و به زودی کلید آغاز آن را خواهیم زد.

 این طرح چرا به ذهن شما رسید و چه هدفی را دنبال  می کنید؟

 بارها با افرادی برخورد داشته ام که به دلیل سنگینی داغی که دیده اند،در لحظات سوگ خدا را از یاد برده اند و گاهی دستاویزی برای ماندن ندارند.ما سعی داریم به آنها این موضوع را گوشزد کنیم که رفتگان ما در جایی بهتر از این دنیا حضور دارند و همیشه در کنار ما هستند.این ما هستیم که مجبوریم در این دنیا زندگی کنیم و از مشقت هایش آزار ببینیم.

 در صحبت هایتان گفتید تبلیغات نداری.تا به حال شده کسی را دست خالی باز گردانید؟

 اول باید بگویم که روحیه کار خیر در ذات همه ایرانیان وجود دارد.آنقدر خیر زیاد است که می توانم بگویم همه مردم به نوعی در این کارها دست دارند .اگر هم عده ای این کار را نمی کنند،مرجعی را برای شروع این کار نمی شناسند.در پاسخ به ادامه سوال شما باید بگویم تا به حال نشده که حتی یک روز انبار ما خالی بماند و کسی را نا امید به خانه برگردانیم.گاهی اتفاق افتاده که شخصی مراجعه کرده و تنها چند بسته عدس کمک کرده است ولی همیشه خیران حضور دارند.

 کلمه خیر که به گوش برخی مردم می رسد،ناخودآگاه در ذهنشان میلیونرهایی نقش می بندند که گوشه ای از اموالشان را صرف امور خیریه کرده اند.شما از این دسته خیریه ها هستید؟

 به هیچ وجه.ما جزو سطح متوسط جامعه هستیم.من خانه دار هستم و شوهرم هم یک شرکت داشت که بعد از فوت پسرمان تعطیل شد.شاید برایتان جالب باشد که بدانید من همراه شوهرم و فرزندانم یک سال در چادر و حوالی کرج زندگی کرده ایم.در دوره موشکباران آخرین موشکی که به تهران رسید با خانه ما برخورد کرد و محل زندگیمان دچار تخریب ۱۰۰درصدی شد و مجبور شدیم یک سال را در چادر بمانیم.

 یعنی شما در شمال کشور ویلا ندارید و وسایل نقلیه تان بنز و بی ام و نیست؟

 ما نه ویلا داریم و نه ماشین آنچنانی.منزلمان در خیابان ملاصدراست و وسیله نقلیمان هم یک خودروی مزدا است.اگر پولی داشته باشیم هم صرف امور خیریه می کنیم.چرا که زندگیمان در این خانه خلاصه می شود.شب ها با فکر اینجا می خوابیم و روزها به عشق اینجا از خانه بیرون می آییم.

 به عنوان سوال آخر مسئله ای که ذهنم را در گیر کرده مطرح می کنم.شما مسلمان نیستید اما در صحبت هایتان از امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی رضا علیه السلام نام بردید و قالب مراجعان این موسسه هم مسلمانند.این مسئله چگونه به راحتی در موسسه شما هضم شده است؟

 فعالیت های این موسسه به آیین ربطی ندارد.دین ما هم کتاب دارد و تنها یک چیز شالوده آن است.اینکه خدا ترس باشیم و به بنده خدا خدمت کنیم .انسان باشیم.ما همه ایرانی هستیم و فرقی نمی کند به چه دین و آیینی گرایش داریم.همه بنده های خدا هستیم که در آب و خاک ایران،در هوای ایران نفس می کشیم.درباره امام رضا علیه السلام هم باید یگویم من ارادت خاصی به ایشان دارم.این موسسه افتخار این را دارد که هر ساله با غذای حرم رضوی کام ساکنانش را شیرین کند.غذایی که به نام این موسسه برای ما فرستاده می شود و مستقیم از مشهد با هواپیما برای ما به تهران می آید.من اینها را نشانه این می دانم که قرار نیست اینجا تمام شود.قرار نیست اینجا کم بیاورد.قرار نیست اینجا کسی دست خالی و نا امید به خانه اش بازگردد.

 بانیان موسسات خیریه، دستان خدا روی زمین هستند

موسسه خیریه شروین روبن زاده از سال ۱۳۸۲با غروب فرزند خانواده روبن زاده طلوع کرد.با فوت تنها پسر این خانواده هزاران زندگی آغاز شد،هزاران زندگی محکم شد،هزاراننفر اطعام شدند و هزاران نفر از درختی که فرزند خانواده ای کاشت،برداشت کردند.گاهی اوقات مردن آغاز راه است.دردانه خانواده ای همچون دانه ای در دل خاک آرام گرفت تا عصاره وجودش درختی شود که هزاران نفر زیر سایه اش آرام گرفته و از میوه اش استفاده کنند.در این موسسه افراد زیادی را دیدیم که با لبسهای مندرس و دست خالی آمدند و نو نوار شدند و با دست پر رفتند.با چند تن از این افراد هم صحبت شدیم تا از زبان خودشان بشنویم.

 خانم رحمانی که برای دریافت سبد کالایش به موسسه آمده بود درباره اوضاع زندگی اش گفت:۳فرزند دختر دارم.شوهرم بیماری صرع دارد و نمی تواند کار کند.خودم هم تا چند ماه پیش کار می کردم اما به دلیل مشکلات جسمی دیگر توانایی انجام کار را ندارم.وی افزود: یکی از دخترانم از بیماری ریوی رنج می برد.بنیاد خیریه روبن زاده ماه گذشته مبلغ قابل توجهی از هزینه درمانش را پرداخت کرد و بحمدالله امروز وضع جسمی اش بهتر است.خانم رحمانی با بیان اینکه دختر بزرگش دانشجوی سال آخر معماری است،گفت: در تمام سال های تحصیلش نگذاشتم برای شهریه اش کم بیاورد ولی حالا که از کار افتاده ام،دانشگاه آزاد بابت ۱۳۰هزار تومان بدهی او را ترم آخر ثبت نام نمی کند.وی در پاسخ به این سوال که چگونه با این موسسه خیریه آشنا شده است ،اظهار کرد: یکی از آشنایانم این موسسه را به من معرفی کرد.این روزها که کسی حال ما را نمی پرسد اینها به داد ما می رسند.

 یکی دیگر از مددجویانی که برای گرفتن سبد کالایش به مجموعه آمده بود در حالی که قطره اشکی در گوشه چشمانش می لغزید گفت:هرگز از خدا نا امید نشدم.با اینکه آنقدر مشکل در زندگی ام دارم که با آنها می توان فرش ببافم اما همیشه دست خدا را روی شانه ام احساس کردم.

 خانم محمودی که ۲فرزند معلول ذهنی و شوهری مریض و زمینگیر دارد،افزود: کمیته امداد امام خمینی (ره) تنها ماهی ۵۰هزار تومان به ما کمک خرج می دهد و این رقم حتی هزینه درمان شوهرم هم نمی شود.خدا به بانیان این موسسات خیر بدهد که دستان خدا روی زمین هستند.وی در پاسخ به این سوال که هزینه زندگی اش را از کجا تامین می کند،گفت: آشپزی میکنم،ترشی درست می کنم،لباس از بازار می آورم و می فروشم و این گونه امرار معاش می کنم.

 محمودی که از ستاد توانمند سازی زنان سرپرست خانوار گلایه داشت افزود: مدت هاست که برای گرفتن غرفه ای در یکی از پارک های تهران به این نهاد نامه داده ام اما تنها یک پارک دور از منزلم را به من پیشنهاد داده اند.من با داشتن چند مریض در خانه و نداشتن وسیله نقلیه نمی توانم به این مکان بروم و بارها از مسئولان تقاضا کرده ام که این درخواست من را اجابت کنند.وی در پایان صحبت هایش هم گفت:ما انسان های با آبرویی هستیم و هرگز دستمان را جلو کسی دراز نکردیم ولی از بی مهری ها گلایه داریم و توقع داریم با ما مهربان تر برخورد کنند.

ما هم تنها می توانیم گوشه ای از این سفره رابگیریم و توشه ای برای آخرت خود جمع کنیم.کمکی که در واقعیت به نیازمندی ما پاسخ می دهد اما در ظاهر به یک نیازمند دیگر .در این ماه مبارک در آستانه تولد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علی السلام به خودمان نهیب می زنیم که اگر افرادی دست نیاز به سوی ما دارند،این توفیق الهی است که نصیب ما شده تا ما هم شبیه او رحمانیت و رحیمیتش را ذره ای بچشیم و اگر نه که پروردگار و رب ما روزی هیچ کدام از بندگانش را وا نمی گذارد.

 

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان شریعتی - روبروی ملک - خیابان شهید باقری شبستری - شماره71

تلفنهای تماس: ۸۸۱۴۸۴۴۰  - ۸۸۴۳۵۲۴۰ فکس : ۸۸۱۴۸۴۴۱   واتساپ : 9123010772 98+

کدپستی: 1613635791

آدرس وب سایت: www.bonyadeshervin.com 


آدرس پست الکترونیکی: info@bonyadeshervin.com 

اینستاگرام : bonyad_shervin_robenzadeh@

تلگرام : https://telegram.me/bonyadeshervin